گفتمان "امنیت" و چالش های آن در جنبش های اجتماعی در ایران از انقلاب مشروطه تا جنبش زن، زندگی آزادی

چکیده:

جایگاه امنیت و گفتمان امنیت سازی در عقیم سازی جنبش های اجتماعی در خاورمیانه منطقه خاورمیانه از دیرباز حوزه تاخت و تازهای قدرت های استعماری و رقابت شرق و غرب با یکدیگر، جنگ های داخلی و منطقه ای، خیزش های اجتماعی ،انقلابات و کودتاهای کوناگون بوده است. موقعیت حساس ژئوپولیتک منطقه، تمرکز بخش مهمی از منابع نفتی و انرژی جهان در منطقه، تقسیمات استعماری پس از جنگ جهان اول، تنش های دوران جنگ سرد، تنش های اتنیکی و برآمد اسلام گرایی در چند دهه اخیر در منطقه و جنگ های نیابتی، مسئله تامین امنیت را همواره به یکی از جدی ترین معضلات این کشورها بدل ساخته است. 

 در بررسی های امنیتی کلاسیک که عمدتا دولت محور بودند هدف و مرجع امنیت، تضمین بقای دولتها؛ تحکیم ثبات آنها و دفاع از تمامیت ارضی  بود. امری که با شکل گیری دولت/ملت های مدرن مرتبط بود. با پایان جنگ سرد، برآمد تنش های قومی و عروج هویت ها فراملی و گسترش جنبش های اجتماعی دمکراتیک در منطقه، نه تنها رویکرد دولت محور همچون مرجع و هدف امنیت با شک و تردید مواجه شد، بلکه هویت های جمعی بیش از پیش به یک موضوع امنیت بدل گشتند. مطالعات گسترده بوزان درباره امنیت در خاورمیانه تصویر روشن تری از این بغرنج بدست می دهد. (۱)

 امروزه مسئله امنیت و گفتمان امنیت سازی نه تنها در بررسی رابطه دولت های بومی در منطقه و با قدرت های جهانی بلکه در بررسی نحوه رویارویی قدرت های بومی با جنبش های اجتماعی نیز از اهمیت به سزایی برخوردار شده اند. پرسش این جا است که چرا مردم منطقه به رغم پرداخت هزینه های گزاف طی دهه ها از جمله در بهار عربی به ندرت به دمکراسی، رفاه اجتماعی، رفع تبعیض و برابری جنسیتی دست یافته اند؟ چرا تحولات منطقه  (ناشی از ضعف و عقب نشینی و اصلاحات در نظام های حاکم یا برآمد جنبش های اجتماعی و سیاسی یا مداخلات خارجی، جنگ داخلی یا تلفیقی از همه این عوامل) بیشتر به تعویض دیکتاتورها، جنگ های داخلی طولانی مدت، کودتا، حمله قدرت های خارجی یا  بحران های ساختاری و گاه به بی ثباتی سیاسی  در منطقه منجر شده است؟ پیامدهایی که هم زمینه ساز تقویت گفتمان دولت محور امنیت سازی در منطقه شده و هم ملهم از آن است. در این زمینه، ایران هم از سرنوشت بهتری برخوردار نبوده است.

 گفتمان "امنیت سازی” با اولویت بخشیدن به حفظ امنیت ملی دولت محور، گرچه گاه تهدیدات واقعی بر سر راه امنیت ملی و تمامیت ارضی را مورد توجه قرار داده ، اما بیشتر به برچسبی بدل شده  که به بهانه تامین امنیت ملی و حفظ تمامیت ارضی، مبارزه با تروریسم و مقابله با تهدیدات داخلی و بین المللی در خدمت توجیه سیاست های ملیتاریستی، پلیسی، استبدادی، جنگ آفروزانه، تبعیض آمیز و سرکوب جنبش های اجتماعی و نقض دمکراسی قرار گرفته است. رویکرد انتقادی نسبت به گفتمان “امنیت سازی” اما می تواند بخت درامیختن امنیت جامعه محور با گفتمان های دمکراتیک در ایران و منطقه را فراهم سازد.

(1) Buzan, B. & Waever, O. ( 2003). Regions and power: The structure of International Security, Cambridge: Cambridge University Press. 


متن‌های پیشنهادی برای مطالعه: 


درویش پور در زمینه بررسی جنبش های اجتماعی آثار متعددی را به چاپ رساند است، ازجمله:


معرفی سخنران:

دکتر مهرداد درویش پور دارای دکترای جامعه شناسی از دانشگاه استکهلم و استاد پرسابقه و همچنین دانشیار در مددکاری اجتماعی در دانشگاه ملاردالن سوئد است. علاوه برآن، درویش پور از فعالان حقوق بشر و جنبش های اجتماعی همچون زنان، صلح، ضد نژادپرستی در سوئد و همچنین از نظریه پردازان اندیشه جمهوری خواهی در ایران است.

حوزه های اصلی پژوهش و تخصص آکادمیک درویش پور از این قرارند: 1  مهاجرت و جنسیت و خانواده 2 فرهنگ ناموسی، خشونت علیه زنان، مردانگی و برابری 3 تجربه جوانان و نوجوانان مهاجر بدون همراه  4  قومیت، همپیوستگی و تبعیض اتنیکی و نژادی  5 ادغام زنان مهاجر در بازار کار  و جامعه . شالوده نظری تمام آثاردرویش پور، تئوری اینترسکشیونالیتی (تقاطعی یا میان برشی) است. از او تا کنون چندین کتاب و آثار بسیاری به زبان سوئدی، انگلیسی و فارسی در این زمینه ها  انتشار یافته است که برخی از آنان از این قرارند.